2024-03-29T10:55:12Z
https://www.jwss.ir/?_action=export&rf=summon&issue=6309
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2008-2827
1396
19
75
جهت گیری ارزشی زنان و کنترل باروری
امیر
رستگار خالد
میثم
محمّدی
محمدناصر
ریاحی
تحقیقات نشان میدهند که باروری و نگرش به آن در سالهای اخیر تغییر کرده و نرخهای باروری به مرور کاهش یافتهاند. در ایران نیز چند سالی است که زنگ خطر جمعیتی به صدا درآمده است. از نظر متفکران جمعیتشناسی بسیاری از ارزشها و نگرشها همزمان با انتقال دوم جمعیتی دگرگون شدهاند. این تغییرات ارزشی طیف به نسبت وسیعی از دگرگونیها را در بر میگیرد که عمدهترین آن بنا بر دیدگاه تریاندیس، فردگرایی- جمعگرایی است. از این رو، سؤال و هدف اصلی در این پژوهش، مطالعهی رابطه میان فردگرایی- جمعگرایی با نگرش به کنترل باروری و رفتار آن در عمل است. جامعهی آماری این پژوهش، زنان ازدواج کرده 49-20 سالهی شهر تهران هستند که احتمال بیشتری برای باروری در آنها وجود دارد. شیوهی نمونهگیری مبتنی بر نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای احتمالی است؛ به این معنا که در مرحلهی اول از میان مناطق مختلف 22 گانهی شهر تهران، سه منطقه انتخاب شدند؛ منطقهی 3 به عنوان نمایندهی منطقهی بالا، منطقهی 11 به مثابه نمایندهی منطقهی متوسط و منطقهی 19 به عنوان منطقهی پایین در نظر گرفته شدهاند. این انتخاب بر اساس شاخص رفاه - که از طریق پژوهشکدهی مرکز آمار ایران (1387) و با تکنیک تاکسونومی استخراج شده – انجام شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که در میان 214 زن ساکن در تهران توزیع گردید. این تعداد بر اساس فرمول کوکران و با در نظر گرفتن خطای کمتر از 05/0 محاسبه شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد، بین جهتگیری ارزشی با نگرش به کنترل باروری و رفتار آن، رابطهی معناداری وجود دارد و هر چه زنان فردگراتر باشند، به کنترل باروری گرایش بیشتری داشته و در عمل نیز بیشتر به کنترل باروری میپردازند؛ بالعکس هر چه جمعگراتر باشند، گرایش و رفتار باروری یا فرزندآوری در آنها افزایش مییابد.
باروری
جهتگیری ارزشی
فردگرایی- جمع گرایی زنان
نگرش به کنترل باروری
رفتار باروری
2017
05
22
7
31
https://www.jwss.ir/article_51742_fb402e0992b6a452fcfeee6761f996d2.pdf
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2008-2827
1396
19
75
واکاوی کیفی چالشهای ایفای همزمان نقشهای دانشجویی و خانوادگی
اسماعیل
بلالی
سیده فاطمه
محبی
شیما سادات
حسینی
جامعهی ایران در دهههای اخیر شاهد مشارکت گستردهی زنان در آموزش عالی است. این شرایط جدید ایفای نقشهای متعددی را به آنها تحمیل کرده و به همان نسبت که منشأ بهبود کیفیت زندگی آنها شده است، آنها را با چالشهای جدیدی برای هماهنگی وظایف خانه و خانواده با تکالیف تحصیلی مواجه کرده است. از این رو ضرورت دارد ابعاد مقولهی تعارض نقش خانوادگی و تحصیلی زنان و علل پیدایی این تعارضات و نحوهی مواجههی دانشجویان با این چالشها در یک مطالعهی کیفی بررسی شود. بدین منظور 22 دانشجوی زن متأهل در مقاطع ارشد و دکتری بر اساس نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع مشارکت کنندگان انتخاب شدند و مصاحبههای نیمه ساختاری، به صورت انفرادی و رودررو با آنها انجام شد. یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که عملکرد نامناسب نظام آموزشی، فشار نقش مادری و فرزندپروری، فشار نقش همسری، ضعف حمایت خانواده و نقش منفی خانواده، جزء شرایط علی تعارض نقش تحصیلی با نقش خانوادگی دانشجویان متأهل است. کاهش حس کنترل بر زندگی، فرسودگی تحصیلی، تضعیف صمیمیت زناشویی و کاهش ظرفیت روانی، پیامدهای پدیدهی تعارض نقشی است. مصاحبه شوندگان دو استراتژی سازگاری مثبت و منفی را در مواجهه با این تعارض اتخاذ کردهاند. مقولهی هستهای استخراج شده از این مطالعه، غفلت نظام آموزش از نهاد خانواده است.
زنان
آموزش عالی
دانشجو
نقش تحصیلی
نقش خانوادگی
تعارض نقش
2017
05
22
32
63
https://www.jwss.ir/article_51744_c28e208f5df93076ef9a4fc8fee761fd.pdf
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2008-2827
1396
19
75
تفاوتهای نسلی ارزش ازدواج: مورد مطالعه شهر هشتگرد
حجیه بی بی
رازقی نصرآباد
لیلا
فلاح نژاد
پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوتهای نسلی ارزش ازدواج در شهر هشتگرد انجام شد. دادهها با استفاده از پیمایشی که در سال 1393 بر روی 379 نفر (نسل جوان 163 نفر، نسل میانسال 175 نفر و نسل بزرگسال 41 نفر) از شهروندان شهر قدیم هشتگرد انجام گرفت، جمعآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد تفاوت آماری معنی داری در ارزش ازدواج در نسلهای مورد مطالعه وجود دارد و این تاثیر در حضور متغیرهای اقتصادی اجتماعی نیز همچنان پابرجاست. با این حال نمره شاخص ارزش ازدواج در هر سه نسل در سطح متوسط است و ترکیبی از ارزشهای سنتی و مدرن در ازدواج را در هر سه نسل شاهد هستیم. بیشترین تفاوت نسلی مربوط به گویه های معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج و سپس ازدواج با اقوام نزدیک می باشد. که اولی به افزایش ازدواجهای عقلانی و دومی به جلوگیری و یا کاههش آسیبهای و خطرات ناشی از ازدواج خویشاوندی کمک می نماید. در سایر ابعاد به ویژه اهمیت رضایت پدر و مادر در ازدواج، پایین بودن سن دختر از پسر و مخالفت با خواستگاری دختر از پسر دیدگاه هر سه نسل به یکدیگر نزدیک می باشد و تفاوتها اندک است. نتایج نشان داد متغیر نسل به همراه جنس، نوع رسانه، و تقید به مناسک دینی رابطه معنی داری با ارزش ازدواج دارد.با توجه به اهمیت خانواده در جامعه ایران اتخاذ سیاستهای حمایتی به ویژه در حوزه اشتغال و مسکن می تواند در تمایل و گرایش جوانان به ازدواج نقش موثری داشته باشد.
نسل
ازدواج
ارزش
خانواده
تقید به مناسک دینی
2017
05
22
63
84
https://www.jwss.ir/article_120031_ca273eaec23623a046dc8f310ec1dfcd.pdf
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2008-2827
1396
19
75
بررسی جامعهشناختی نگرش مثبت به فرزند (مطالعه زنان شهر ایلام)
خدیجه
سفیری
افسانه
کمالی
الهه
فرجی
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان نگرش مثبت به فرزند در بین زنان همسردار 40-18 سال شهر ایلام و شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر نگرش این جمعیت صورت گرفتهاست. روش پژوهش، پیمایش است. پیمایش با نمونه 190 نفری (با توجه به واریانس بدست آمده و استفاده از فرمول کوکران)، با روش نمونهگیری خوشهای و تکنیک پرسشنامه اجرا شدهاست. در آخر، دادهها با نرم افزار Spss مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها حاکی از آن است که نگرش مثبت به فرزند در بین زنان شهر ایلام در حد متوسطی قرار دارد. در تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز 7/38 درصد از واریانس میزان نگرش مثبت به فرزند توسط متغیرهای، نقش منفی ماهواره و تلویزیون بر داشتن تعداد فرزندان زیاد، نقش مثبت تلویزیون بر داشتن تعداد فرزندان زیاد، نظر دیگران نسبت به زن باردار و تعداد فرزندان، دلسردکردن از طریق خانواده و اطرافیان، وضعیت اشتغال پاسخگو و میزان صمیمیت با دیگران نزدیک، تبیین میشود. در تحلیل مسیر، شاخص دلسردکردن از طریق خانواده و اطرافیان بیشترین تأثیر (336/0-) و متغیر وضعیت اشتغال کمترین تأثیر (140/0) را بر نگرش نسبت به فرزند دارد. در نهایت میتوان نظریههای یادگیری اجتماعی، فشارهنجاری و شبکههای اجتماعی را جهت تبیین رابطه عوامل اجتماعی با میزان نگرش مثبت به فرزند مناسب دانست.
نگرش مثبت به فرزند
عوامل اجتماعی
یادگیری اجتماعی
شبکههای اجتماعی
فشار هنجاری
2017
05
22
85
109
https://www.jwss.ir/article_119964_4cffe644f23c2c49a27ade8d57e940a9.pdf
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2008-2827
1396
19
75
بررسی تأثیرعوامل دموگرافیک بر رضایتمندی از زندگی زناشویی زوجین 35-55 سال(ساکن در مناطق 3 و 20 تهران)
سروش
فتحی
عذرا
آزادیان
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل دموگرافیک بر رضایت از زندگی زناشویی زنان و مردان متأهل 35 - 55 سال ساکن در مناطق3 و20 شهر تهران است. ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی تحقیق از ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻧﻈﺮﯾﺎت ﻫﻤﺴﺎنﻫﻤﺴﺮی، لوین و ﻣﺒﺎدﻟﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه و ﺑﺮﻣﺒﻨﺎی آنﻫﺎ گزاره نویسی و ﻓﺮﺿﯿﺎت أخذ شدهاند. روش مورد استفاده پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است که با تعیین حجم نمونه 400 نفری با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران و با شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، داده ها و اطلاعات لازم جمع آوری و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که رضایت زناشویی با متغیرهای سن ازدواج، سطح درآمد، سطح درآمد همسر، سطح تحصیلات و سطح تحصیلات همسر رابطه معنادار و مستقیم دارد و با متغیرهای تفاوت سنی همسران، سالهای زندگی مشترک و تعداد فرزندان رابطه معنادار و معکوس دارد. همچنین متغیرهای شغل، شغل همسر، رشته تحصیلی، رشته تحصیلی همسر و منطقه محل سکونت نیز با رضایت زناشویی ارتباط معناداری دارند. اما یافتههای پژوهش وجود رابطه معنادار بین جنس، قومیت و قومیت همسررا با رضایت زناشویی تأییدنکرد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که متغیرهای جمعیتشناختی بر رضایت زناشویی مؤثر میباشند و در کنار هم توانستهاند 5/33 درصد تغییرات رضایت زناشویی را تبیین کنند. بر اساس نتایج مشاهده شده، متغیر منطقه محل سکونت، بیشتر از بقیه متغیرها بر رضایت زناشویی تاثیرگذار میباشد. بعد از آن متغیرهای سطح تحصیلات همسر، سطح درآمد و سطح درآمد همسر تأثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر متغیرهای جمعیت شناختی دارند.
ازدواج
رضایت زناشویی
عوامل دموگرافیک
همسانهمسری
2017
05
22
111
135
https://www.jwss.ir/article_120043_d8e778127f44a2710200351e93f96057.pdf
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2008-2827
1396
19
75
مرور سیستماتیک مطالعات کاهش باروری در دو دههی اخیر
جواد
شجاعی
بهجت
یزدخواستی
در دهههای اخیر، ایران کاهش باروری چشمگیری را تجربه کرده است. کاهش شدید باروری در ایران، توجه بسیاری از کارشناسان را به خود جلب کرده و مطالعات و تحقیقات زیادی در این حوزه انجام شده است. این مقاله مروری بر تحقیقات انجام شده در زمینهی کاهش باروری در دو دههی منتهی به سال 1390 است. هدف، ترکیب نتایج تحقیقات کاهش باروری، برای دستیابی به یک تحلیل کلان و یکپارچه از نتایج تحقیقات انجام شده، است. این مقاله، یافتههای 50 عنوان پژوهش، که با معیارهای چندگانه غربال و انتخاب شدهاند، را مرور کرده است. در این مرور، سیمای تحقیقات در قالب چهار مؤلفه (بازهی زمانی، جنس پژوهشگر، نوع مأخذ و حوزهی تخصصی مؤلفان) و روششناسی آنها در قالب سه مؤلفه (روش تحقیق، جامعهی آماری و حجم نمونه) و یافتههای تحقیقات با عنوان پرتکرارترین عوامل تعیین کنندهی کاهش باروری در ایران آمده است. نتایج نشان میدهد، نظریهی گذار جمعیتی عمدهترین مبحث نظری در طول چند دههی مطالعات جمعیت شناختی ایران است. در این مطالعات، تبیین کاهش شدید باروری ایران بیشتر از طریق مؤلفههای ساختاری مطالعه شده است. همچنین مرور این مطالعات نشان میدهد، بیشتر آنها با حجم نمونهی کوچک و جامعهی آماری متفاوت، مسیر واحد و مشترکی را طی کرده و به نتایج تقریباً یکسانی رسیدهاند. لذا، تغییر جامعهی آماری یا نمونه و تکرار تعیین کننده های ساختاری کاهش باروری در تحقیقات متعدد به دانشافزایی در این زمینه نمیانجامد.
کاهش باروری
شرایط ساختاری
نظریهی گذار جمعیتی
مرور سیستماتیک
2017
05
22
137
159
https://www.jwss.ir/article_51750_3b914782b52af02916be35e982635ed1.pdf